کاش..
اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره” ؟
و تو جواب میدی خوبم…
کسی باشه محکم بغلت کنه و آروم توی گوشت بگه میدونم خوب نیستی…
امــروز یــﮧ چـیـزﮮ رو فهـمـیـבم:
بــﮧ هــر کسـے بــﮧ انـבازه ے{لیـاقتـ}ـش بهــا بـבه!
اگــﮧ زیاבے بـهـش بـهـا بـבے
بعضیــــــــآ میخوانـ باعِثــــِ تَـــنَـــوُّـع شَن
مُنتِهــــــا بَلَد نیستَنـ ،
بــــآعِثــــ تَهَوُّعـ میشَن ـاَز نوعــــِ شَدیدِش اونَم !!!
تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دست احتــــیاج به سمت تــــو که هیـــچ
به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد…
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد
یــه دخـــــتــر وَقــتی دلـــش میــاد بعــد از شــکســتنِ یه ناخــنش
9 تـــای دیــگه رو هــم کــوتاه کــنــه
ببینــین وقتــی دلــــش بشــکنه چیــکارا که نمــیکنـــه ..!
بــِــه × بَــعضــیــام × بــاس بــِگــى ، تــُو هَــم بُــرو زیــرِ ゜**× تــانــك
شـایَــد × فَــهمیــدِه × شُــدى゜*
و مےگویے بِـפֿنـב
وَ مَـטּ بـ ـآ صورتـ ـڪ פֿنـבآטּ مَجآزے مےפֿنـבم
وَ تـ ـ ـو شآב مےشوے
اَمّـ ـآ چـ ه میـבآنے قَطره هآے اَشڪ
اَز چِشمآنَم جـ ـآریستـ ـ
چـ ه میـבآنے بُغض گِلویَم رآ گِرفتـ ه وَ لَبآنَم مےلَرزב
چـ ه میـבآنے! چـ ه میـבآنے....؟
نگاهت را بہ ڪسے بـבوز ڪہ قلبش برای تو بتپہ
چشمانت را با نگاه ڪسے آشنا ڪـטּ ڪہ زنـבگے را בرڪ ڪرבه باشہ
سرت را روی شانہ ہاے ڪسے بگذار
ڪہ از صـבاے تپشہاے قلبت تو را بشناسہ
آرامش نگاهت رو بہ قلبے پیونـב بزטּ ڪہ بے ریاتریـטּ باشہ
لبخنـבت را نثار ڪسے ڪـטּ ڪہ בل بہ زمین نـבاבه باشہ
رویایت رو با چہره ے ڪسے تصویر کـטּ
ڪہ زیبایے را احساس ڪرבه باشہ
چشم بہ راه ڪسے باش ڪہ تو را انتـــظار ڪشیده باشہ
اما عاشق ڪسے باش ڪہ تڪ تڪ سلولہای بـבنش
تقـבس عشق را בرک ڪنـב
اینـــو آویـــــــــ ــــــــزه گوشت کــنــــــ ...!
مگـــه نخوآستــی بــــری؟!!
پس اینکــــه گــــریــــــ ــــه می کــــنم یــآ نـــهـــــــ !
اینــکه شــــآدمـــــــ ــــ یــــآ نـــهـ !
اینکـــه مواظــــ ـ ــــب خــــودم هستـــــ ـم یـــآ نــهــــــ !
بـه خــودمـ ربـــــ ـط دآره
تـــو کـــه بـــه خــــواسته ات رسیـــ ـــــدیــــــ...
رفتـــــ ـــــی...
پس دیگـــــه ســــ ـــآکت شو لعنتیــــــــ.....
ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗـــــﻬﺮﻱ ..
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﮐﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﺗﻦ ﻭ ﺑﺪﻧﺖ ﻣﻴﻠﺮﺯﻩ!
ﺍﺯ ﻋﺸﻖ .. ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
ﭼﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﺍﻭﻭﻧﻪ ..
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺍﻭﻥ ﻧﻴﺴﺖ ..
ﺧﻴﻠﻲ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﻴﺸﻲ !!
ﻭﻟﻲ ﻏﺮﻭﺭ ﻟﻌﻨﺘﻲ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺷﻨﻴﺪﻱ ﺭﻭﺯ
ﺁﺧﺮ ..
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﻴﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﯽ ..
ﻣﻨﺘــــــــﻈﺮﻱ ﺍﻭﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﻴﺎﺩ ﺳﻤﺘﺖ !!
ﺍﻭﻧﻢ ﻧﻤﻴﺎﺩ .. ﺗﻮﺍﻡ ﻧﻤﻴﺮﻱ …
ﮔــــــﺎﻫﯽ ……
ﻳﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ تو ﺍﻭﺟـــﺶ …
ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﺗـــــــﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﻪ
قیافه پسرا وقتی دیدنیه که.؟
قیافه پسرا وقتی دیدنیه که ...
-جلوی دخترا کم میارن.
-gf شون رو با هزار دک و پز به بستنی دعوت و توی بستنی فروشی تازه متوجه جیب خالی از money شون می شن.
-در صدد مزاحمت و خرد کردن اعصاب یه دختر بر می آن و دختره آشنا در می یاد.
-پسره چون نمی تونه عشقشو ببینه ، بی صدا می ره زل می زنه به در خونه دختره . یه آلبوم عکس قطور از دم در خونه طرف تهیه می کنه.
-وقتی تو چشمای دختر مورد علاقشون خیره می شن ، بعد می فهمن دختره داشته پشت سرشونو نگاه می کرده.
-وقتی واسه یه دختر(عشقشون) گریه می کنن.
-وقتی دخترا بیش از اندازه بهشون کم محلی می کنن، قیافه مغمومشون بسیار دیدن داره.
-وقتی عشقشونو با یکی دیگه می بینن.
-وقتی طرف مورد علاقشون جلوی اونا از خوش تیپی و باکلاسی یه پسر دیگه تعریف می کنه.
-وقتی می فهمن بعد از این همه وقت که جلوی gf شون خودشونو پاک و مظلوم نشون دادن ، gf تمام آمارشونو داره.
-وقتی مچشون پیش دخترا باز بشه.
-و وقتی می فهمن که استعداد روان شناسی در همه دخترا خدادادیه و با یه نگاه این همه چیز از پسرای بدبخت می فهمن و اعمال و رفتارشون رو زیر ذره بین تجزیه و تحلیل می کنن !
سر تا پای یک پسر خفن امروزی:
برای اینکه خودشونو به یه پسر خفن امروزی تبدیل کنن کارای زیر رو مرحله به مرحله انجام می دن:
اول می رن از تو اتاق خواب مامان جونشون یواشکی موچین و چند تا کرم بر می دارن . بعد از رو یکی از عکسای مامان ابروهاشونو درست می کنن.چون ابروی بیشتر پسرشونو با پاچه ی بز پیوند زدن درنتیجه باید نصف ابرو رو بردارن به طور خیلی ضایع هر چی ضایع تر بهتر.بعد یه تیغ بر می دارن ۲-۳ تا خط عمودی میندازن تو ابروهاشون (که مثلا آره داداش ما این کاره ایم و تو دعوا وقتی داشیم یکی رو از ساختمون پرت می کردیم این بلا سرمون اومده (آب زررررشک حالا خوبه شلوارشونم نمی تونن بکشن بالاها ادعای دعوا کردنم می کنن).بعد کرمارو قاطی می کنن یه چیز مزخرفی در میاد اونو می مالن به صورتشون تا پوست یکم از حالت اسکاجی دراد.(البته اگه قبلش قید ریشو میشو سیبیلو بزنن!!!).
بعد با استفاده از تف و چسب مایع و روغن لادن و اتو مو موهاشونو رو به هوا نگه می دارن.هر قسمت از مو به یک سمت بره.(ضایع ترین مدلی که می تونن تا درست کنن تا بیشتر خوشگل شن).یا دستاشونو می کنن تو پریز برق تا زود زود موهاشون درست شه.(این برای آدم های کم حوصله اس ولی اونطوری بیشتر ضایع می شن)
بعد می رن و یکی از تی شرتایی که ماله کوچیکیاشون بوده رو میارن (هر چی کوچیک تر بهتر)یه اسکلتی چیزی روش می کشن.حالا کم کم سعی کنن تی شرتو تنشون کنن. حالا یقه ی تی شرتونو تا سر نافشون جررررر می دن و دقت می کنن که شکمشون باید از زیر تی شرت بزنه بیرون.یه لباس زیره تنگ تنگ(ترجیحا به رنگ های قرمز یا بنفش یا آبی پر رنگ یا زرد قناری یا سبز پر رنگ یا سرخابی)میپوشن و هر چقدر که در توانشونه میکشن پایین.دقیقا تا سر مرز!!!حالا یه شلوار کهنه و کوچیک و پاره پوره که از تو انباریشون پیدا کردن چند جاشو می سوزونن و سوراخ می کنن بعدمی پوشنش ولی لازم نیست که به خودشون زحمت بدن زیاد بالا بکشنش تا ۴ انگشت بالای رون بسه....
طوری که لباس زیرشون کاملا تابلو باشه.آفرین حالا کفشاشونو برمی دارنو تا می تونن با ماژیک روش حروف انگلیسی و چرت و پرت مینویسن چند جاشم پاره می کنن.
هر چی انگشتر و گردنبند پیدا می کنن به خودشون آویزون می کنن.چند تا عکس حشره مشره هم(مثل سوسک و خرچنگ و عنکبوت و خر چسونه و ...)رو بازوشون بکشن و چند تا پیکسل با طرح های ضایع هم به سر تا پاشون وصل کنن(از ساق هم استفاده می کنن تا ضایع تر شن).بعد یه عینک آفتابی که ۵ برابر چشماشونه رو می زنن حالا شلوارشون رو یکم بکشید پایین تر دستاشونو می کنن تو جیبشون. راستی آدامسشونو یادم رفت حداقل ۱۲ تا آدامس میندازن تو دهنشون و به حالت ضایع می جونش):
تا حالا دقت کردین اگه پسرای امروزی برن جبهه چی میشه؟؟؟
.
.
.
.
.
.
ﺍﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﻭ ﺗﻴﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﮐﻦ
ﺧﺴﺘﻢ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﻣﻬﺮﺍﻥ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻓﻮ ﺑﻤﺐ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﮐﻦ
ﻧﻬﻬﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ ﻣﺦ ﺧﻮﺍﻫﺮﺷﻮ ﺑﺰﻧﻢ
ﻣﺤﻤﺪ ﺧﺸﺎﺑﺎﺭﻭ ﭘﺮ ﮐﻦ
ﺍﻭﻭﻭ ﮐﻲ ﻣﻴﺮﻩ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻫﻮ ﺗﻴﺮ ﺑﻴﺎﺭﻩ
ﻣﻬﺪﯼ ﺗﻔﻨﮓ ﭘﺮ ﮐﻦ
ﻣﮕﻪ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﻣﻮ ﺗﻤﻴﺰ ﻣﻴﮑﻨﻢ
ﻣﻤﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻳﻢ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ
ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺿﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﮊﻝ ﻣﻮﻡ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ
ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﻴﺎﻡ !
واااااای خدا قیافه
ایا فکر می کنید بی عرضه اید؟؟؟!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
ایا فکر میکنید به هیچ دردی نمی خورید ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!؟؟؟؟
ایا فکر می کنید بی مصرفید ؟؟؟؟!!!!؟؟؟؟
ایافکرمی کنیدزشتید؟؟؟؟؟؟!!!!!؟؟؟؟؟؟
به خدا حق دارید!!!!!!!!!!
گاهی دلت از کسایی میگیره که فکر می کردی با تمام آدمهای کنارت فرق دارن !
خودشون … دنیاشون … زندگیشون …
و بعد بفهمی که دنیایی ندارن که بخوان به خاطرش زندگی کنن ، این آدما وجودشون توی ذهنتم زیادیه چه برسه توو زندگیت !!!
به بعضیا باید بگی :
عزیزم حتی اگه “خدا” خودش بیاد پایین واسه تضمینت یا شیطانو بفرسته واسه به گردن گرفتن تقصیرت ، دیگه فایده نداره !
“خراب شد تصویرت”
خیالبافی ای بیش نبود آدم بودنت …
خودم را گول میزدم که در حد منی !
تو اگر ماندنی بودی با یکی از قبلی ها مانده بودی …
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺭﻓﺘﯽ ؟ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺮﻭ ﻗﺎﻃﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻧﺸﯽ !!!
برای بعضی از آدمها محبت مثل فیلم خارجی بدون زیرنویس می مونه ؛ نمی فهمنش !
تمام آنچه که از زندگی می خواهم :
یک غروب پنجشنبه پاییزی ست با پنجره ای رو به درختها و کلاغها و هوای ملس و مرموز مهر
با یک فنجان چای تازه دم و یک برش بزرگ از کیک خانگی مادرم با موسیقی دلبخواهی
و خیالی که از بابت تو سخت راحت است !
حکایت من…
حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقی نداشت
دلباخته سفر بود اما همسفـر نداشت
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجه نزد
زخم داشت اما ننالیـد
گریه کرد اما اشک نریخت
حکایت من حکایت کسی بود که
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنود
مﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ
نه مثل جبر...
نه مثل هندسه ...
نه ﻣﺜﻞ 1 منهای1 ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ 0 ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ
مثل نیمکت آخر...
زنگ آخر...
ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﺏ ﺣﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩ
مرا یاد بگیر.
آن روزها گنجشک را رنگ میکردند و جای قناری میفروختند
این روزها هوس را رنگ میکنند و به جای عشق میفروشند
آن روزها مال باخته میشدی
این روزها دلباخته ...
خدا کند زمستان نیاید!
سردی نبودنت، کافیست..
اونـی کـه بـخـواد “بـمـونـه
اونـی هـم کـه بـخـواد “بـره”
وزهای بــــــــارانی را خیــــــــلی دوست دارم
فــرامــوشــ شــدنـــ هـمــیشـــهـ از نــبــودنــ نـیــستـــــــ!
گـــــاهـــی از نــردیــکــــ شـــدنـــ زیـــــاد فـــرامـــوشــــ مـــیشـــی!!!
خوابیده بودم
کابوس میدیدم...
ازخواب پریدم و خواستم ب آغوشت پناه ببرم
یادم رفته بود ک از غم دوریت ب خواب پناه برده بودم
تَـنهـآیی یَـنی اگهـ روزَمـ ازتـ خبَـری نشهـ کسـی نمیـاد
بگهـ : _ کُجـآیی دلمـ تنگـ شدهـ _ . . . ! (:
●● هــے غـَریبــﮧ!!!
●● شـَب ِ عـَروسے کــُت و شـَلوار ِ سیــآهش رآ بـﮧ او بپـُوشــآטּ...
هــــی...
خـــودتــ را هـم بُـکُـشـــی...
ردّ ایـــن غـم ِ مــشـکــوکــــ...
پشتـــــ ِ شیـطنـتـهــــای ِ دائـمـــی نـگاهتــــ...
گـُــــم نمیشــــود...!
دختر کوچولو : چیکارم داشتی ؟
پسر کوچولو : میشه با پسرای دیگه بازی نکنی ؟
آخه من دوست دارم ...
مــ♥ــ♥ـرد باید آغوشش به عشقش آرامش و امنیت بده ..
وگــــــ♥ـــــرنه به درد لای جرز دیوار میخوره ..!!♥
کــــ♥ــــسی چــــــــه میفهـــــــمد
تکــــــــرار "تـــــــ♥ــــــ♥ـــو"
چــــــــقدر زنــــــــدگـــــ♥ـــی بخــــــــش اســــــــتــــــــ...
درســــــــتــــــــ مانــــــــ
.: Weblog Themes By Pichak :.